سایت تندرست باش | مقالات سلامت و بهداشت

مسیر سنتز Denovo

   در این مسیر، ما از پیش سازهای متابولیکی نظیر اسید آمینه، ریبوز 5فسفات، کربن دی اکسید و دهنده های واحد های کربن استفاده می شود و نوکلئوتید های مورد نظر را

میسازیم. جایگاه سنتز denovo نوکلئوتیدهای پورینی و پریمیدینی در سیتوزول سلول هاست. مسیر سنتز denovo شامل 11 مرحله است: (باورش برای منم سخت بود :/ )
   مسیر denovo بازهای پورینی به این شکل است که در مرحله اول، 5-فسفوریبوز تحت تاثیر آنزیم 5فسفوریبوزیلیک پیروفسفوکیناز قرار می گیرد که در این واکنش یک گروه پیروفسفات از ATP روی کربن شماره یک ریبوز منتقل می شود. به این ترتیب ، 5-فسفوریبوزیلیک پیروفسفات بوجود می آید. فعالیت این آنزیم در مسیر denovo اهمیت دارد و عواملی می توانند باعث فعالیت یا مهار این آنزیم شوند. از جمله افزایش میزان ریبوز 5فسفات باعث افزایش فعالیت این آنزیم می شود. محصول این واکنش تاثیری بر فعالیت این آنزیم ندارد. اما محصولاتی که در مراحل بعدی تولید می شوند(اینوزیل مونوفسفات(IMP) ، AMP ، GMP ، ADP ، GDP) می توانند باعث مهار فعالیت این آنزیم شوند.
   در واکنش بعد از این فرایند (واکنش2)، محصول تولید شده 5-فسفو ریبوزیلیک پیروفسفات تحت تاثیر آنزیم آمیدوترنسفراز قرار می گیرند(اسم کامل این آنزیم گلوتامین 5-فسفوریبوزیلیک پیروفسفات آمیدوترنسفراز است). کار این آنزیم این است که عامل آمین را از گلوتامین می گیرد و به جای گروه پیروفسفات، 5فسفوریبوزیلیک پیروفسفات قرار می دهد به این ترتیب گلوتامین تبدیل به گلوتامات شده و گروه پیروفسفات خارج می شود. محصولی که بوجود می آید 5- فسفوریبوزیل 1 آمین است. تنظیم فعالیت این آنزیم هم در مسیر denovo بازهای پورینی خیلی مهم است. اینوزیل مونوفسفات ،AMP ،GMP ،ADP ،GDP باعث مهار پس نورد این آنزیم می شوند. افزایش غلظت 5-فسفوریبوزیلیک پیروفسفات اگر بیش از حد طبیعی باشد، باعث میشود که آنزیم تحت تاثیر مهار پس نورد قرار نگیرد که اصطلاحا به آن فرار از مهار پس نورد می گویند.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
jahan jor

عملکرد قلب و دریچه های آن

   بر فرض کتاب گایتون، که مبنای اصلی قلب را بر بطن های آن گذارده است، یک چرخه ی کامل قلبی، شامل یک سیستول (انقباض) و یک دیاستول(استراحت) قلبی (بطنی) است.

 

 

دیاستول قلب (دیاستول بطن)

 


   دریچه های دهلیزی بطنی باز هستند تا خون از دهلیز ها وارد بطن ها شود. دریچه های سینی بسته هستند.

 

باز و بسته شدن دریچه آئورت

 

  • زین پس، منظور از سیستول و دیاستول به تنهایی، سیستول و دیاستول بطنی است. اگر منظور، سیستول و دیاستول دهلیزی باشد، حتما واژه دعلیزی را ذکر می کنیم.

 

سیستول قلب

   حال قرار است خونی که درحله دیاستول در بطن ها جمع شده است، به خارج پمپ شود. یعنی از بن راست، وارد شریان ریوی شود.

آن چه که باعث باز یا بسته شدن دریچه های قلب می شود، اختلاف فشار خون در دو طرف دریچه است. درهنگام دیاستول، فشار خون در دهلیز، بیشتر از فشار خون در بطن است و دریچه

دهلیزی بطنی باز می شود. در دیاستول برعکس است.

 


عضلات پاپیلاری و طناب های وتری

   دریچه های دهلیزی-بطنی نیاز به حمایت دارند. این حمایت از طریق عضلات پاپیلاری که مانند انگشت از جدار داخلی بطن ها بیرون زده اند انجام می شود. عضلات پاپیلاری از طریق طناب های وتری به لَت های دریچه های دهلیزی-بطنی متصل اند. اگر عضلات پاپیلاری و طناب های وتری وجود نداشته باشند، هنگامی که بطن ها در حال انقباض هستند، ابتدا دیچه های دهلیزی-بطنی بسته می شوند ولی به حدی فشار زیاد است که این لَت های دریچه ای به سمت بالا بر می گردند و خون با شدت از بطن وارد دهلیز می شود. عضلات پاپیلاری با انقباض خود و پایین کشیدن طناب های وتری مانع از بازگشت لَت های دریچه های دهلیزی-بطنی به سمت دهلیزها می شوند.

 

  • * اگر عمل عضلات پاپیلاری و طناب های وتری به درستی صورت نگیرد، می گوییم دریچه نا رِسا است. مثلا اگر شخصی، دچار نارسایی دریچه میترال باشد، علاوه بر اینکه خون از بطن راست او، وارد آئورتش می شود، مقدار از خون نیز به طور بی جهت به دعلیز برمی گردد. چنین شخصی برای آن که زنده بماند، باید برون ده قلبش را در حالت استراحت، چند برابر کند. علت واضح است. چون به دلیل نارسایی دریچه، خون کافی به آئورت نمی رسد و باید برون ده بیشتر شود تا خون مورد نیاز آئورت را تامین کند.
  • * اگر شخصی، دچار نارسایی دریچه میترال باشد، در مرحله ی سیستول این صدا را می شنویم. چون در زمان سیستول دریچه ها بر می گردند.
  • * به هر صدای غیر طبیعی قلب، سوفل قلب می گویند. انواع سوفل ها قلبی داریم. سوفل سیستولی، سوفل دیاستولی، سوفل کِنتینیوس (مداوم، هم سیستولی و هم دیاستولی). پس می توان گفت نارسایی دریچه میترال باعث سوفل سیستولی می شود.

   می دانیم وظیفه دریچه آئورت آن است که به هنگام دیاستول بطن، از ورود خون به درون آن، جلوگیری کند. چون فشار آئورت هیچگاه افت چندانی پیدا نمی کند. مثلا می گویند فشار خون (فشار شریانی، یا همان فشار آئورت و شاخه های آن)  120 روی 80 است.  یعنی بیشترین فشار آئورت 120میلیمتر جیوه بوده و کمترین مقدار آن نیز 80 میلیمتر جیوه. پس افت فشار داشتیم، ولی افت فشار شدید، نداشتیم. این به دلیل خاصیت ارتجاعی آئورت و شریان های بزرگی مانند شریان براکیال است. یعنی وقتی خون درون آئورت پمپاژ می شود، آئورت کش می آید، انرژی را در خود ذخیره می کند و به هنگام دیاستول بر می گردد و پمپاژی برای خون ایجاد می کند. پس پمپاژ خون در بدن متوقف نمی شود. در هنگام سیستول، پمپاژ مستقیم قلب را داریم و در هنگام دیاستول، پمپاژ غیرمستقیم توسط شریان آئورت و سایر شریان های بزرگ. مثل یک شیلنگ که ته ان را بسته باشیم و از بغل آن را فشار دهیم. این عامل باعث می شود که فشار آئورت همواره در حدی بالا نگه داشته شود. درحالی که به هنگام دیاستول، فشار خون بطن از همان 120، به شدت کاهش می یابد و به نزدیک صفر می رسد.

 

  • * فرض کنید شخصی دچار نارسایی دریچه آئورت می باشد. در این صورت انتظار داریم در مرحله دیاستول، سوفل قلبی را بشنویم.

 

 
 

 

 
نکاتی درباره فیزیولوژی و بافت عروق

   همان طور که در شکل بالا مشاهده می شود، قطر وریدهای اجوف، از قطر آئورت بیشتر است ولی ضخامت دیواره آئورت بیشتر است. همچنین توجه کنید که در مقایه بین یک ورید و یک شریان که قطر برابر دارند، ضخامت دیواره شریان بیشتر است. در دیواره تمام عروق، یک لایه اندوتلیال(پوششی) داریم. حتی مویرگ ها که فقط همین یک لایه سلول پوششی را دارند. البته یک لایه هم غشاپایه دارند. بافت پیوندی الاستیک در شریان ها و وریدها مشاهده می شود. می توان گفت در مقایسه بین ماکرو وِسِل ها، میزان خاصیت ارتجاعی یک شریان متوسط یا شاید کوچک، از میزان خاصیت ارتجاعی بزرگترین ورید ها هم بیشتر است. این خاصیت ارتجاعی، هرچه از آئورت به شریانچه ها یا آرتریول ها نزدیک می شویم، کاهش می یابد. ولی در مقایسه میزان ماهیچه صاف دیواره شریان ها، هرچه از آئورت به سمت شریانچه ها می رویم، میزان ماهیچه صاف افزایش می یابد. همین امر باعث ایجاد مقاومتی نسبتا زیاد در برابر عبور خون از درون شریان ها  می شود. در ورید ها نیز، ماهیچه های صاف به نقش ذخیره ای ورید ها کمک می کنند. وقتی خون ریزی، افت فشار یا مشکلاتی از این قبیل پدید آید، ماهیچه صاف ورید ها با انقباض خود به دادمان می رسند و حجم وریدها کاهش می شود و حجم ذخیره ای به قلب و شریان ها وارد می شود و خون بدن تامین می شود. یک بافت همبند فیبروزی هم اطراف عروق وجود دارد.

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
jahan jor